نامهربان من کو؟

ای مردمان بگویید، آرام جان من کو؟

راحت فزای هرکس،محنت رسان من کو؟

"من مهربان ندارم،نا مهربان من کو؟"

نامش همی نیارم،بردن به پیش هرکس

گهگه به ناز گویم: سرو روان من کو؟

"من مهربان ندارم،نا مهربان من کو؟"

در بوستان شادی،هرکس به چیدن گل

آن گل که نشکنندش،در بوستان من کو؟

"من مهربان ندارم،نا مهربان من کو؟"

جانان من سفر کرد،با او برفت جانم

باز آمدن از ایشان،پیداست آنِ من کو

"من مهربان ندارم،نا مهربان من کو؟"

تسلیت

دوستان آذری تسلیت.

اینگونه باشیم

فرصتها را غنیمت شمریم نه غنیمتها را شمارش 

طراح حل مساله باشیم نه طراح مسایل 

دیگران را یار باشیم نه بار 

رنگین کمان بعد از باران باشیم نه خرابی های بعد از باران...

جاذبه

آسمان دافعه دارد که سیب می افتد 

وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست...

عطر تو

میشود به ندیدنت عادت کرد 

میشود به دوری از خنده هایت عادت کرد 

میشود تماشایت نکرد 

اما 

محال است بتوان عطر تو را حاشا کرد 

هر چقدر هم که نباشی... 

هر چقدر هم که دور باشی...