-
تو کیستی
شنبه 19 بهمنماه سال 1392 15:27
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم؟. . .
-
کار اداری یا هفت خوان رستم؟
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1392 17:54
یک ماهه درگیر یه کار اداری مربوط به شرکت هستم و واقعا کلافه شدم هرکدوم یه حرفی میزنن که با حرف روز بعدشون نمیخونه.یه روز میگن اصل این برگو میخوایم فردا میگن نه دو سری کپی.امروز میگن 3 قطعه عکس 4*3 فردا میگن 5 قطعه 3*2.امروز میگن یه فیش 65000 تومنی واریز کنید فردا میگن 75000 تومنی.احساس میکنم دارم به جنون میرسم.چرا...
-
دلخوشی...
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1392 20:00
دل آدم چه گرم می شود گاهی ساده به یک دلخوشی کوچک... به یک احوالپرسی ساده... به یک دلداری کوتاه... به یک گوش دادن خالی...بدون داوری! به یک پرسش:" روزگارت چگونه است؟ " به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان قهوه!دو نفره... به شنیدن یک" من کنارت هستم... " به یک هدیه بی مناسبت... به یک آغوش گرفتن بی دلیل......
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 دیماه سال 1392 14:37
-
زنده باش
جمعه 13 دیماه سال 1392 18:27
به سان رود که در نشیب دره سر به سنگ میزند رونده باش امید هیچ معجزی ز مرده نیست زنده باش " هوشنگ ابتهاج "
-
لمس آب
یکشنبه 8 دیماه سال 1392 23:08
جاده های بی پایان را دوست دارم دوست دارم باغهای بزرگ را رودخانه های خروشان را من تمام فیلمهایی را که در آنها زندانیان موفق به فرار میشوند دوست دارم دلتنگ رهایی ام دلتنگ نوشیدن خورشید بوسیدن خاک لمس آب در من یک محکوم به حبس ابد پیر و خمیده با ذره بینی در دست نقشه های فرار را مرور میکند! " رسول یونان "
-
همچنان...
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 11:27
قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید همچنان خواهم راند...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 30 آذرماه سال 1392 18:36
یلدا به همه دوستان مبارک.
-
باران
جمعه 29 آذرماه سال 1392 13:30
خیس از اشک به خانه برگشت به دروغ گفت چترم را فراموش کردم چه خاصیت هایی دارد این باران...
-
دانه باشیم...
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1392 17:49
در میان هر سیب دانه محدود است در دل هر دانه سیب ها نا محدود چیستانی ست عجیب دانه باشیم نه سیب "مجتبی کاشانی"
-
چه شتابیست به راه؟
دوشنبه 11 آذرماه سال 1392 20:46
چه شتابیست به راه؟ شاید آن نقطه نورانی دشت چشم گرگان بیابان باشد...
-
داستان من و دل کندن از کفشهای قدیمی ام
جمعه 8 آذرماه سال 1392 11:01
دلبسته ی کفشهایم بودم. کفش هایی که یادگار سال های نو جوانی ام بودند دلم نمی آمد دورشان بیندازم .هنوز همان ها را می پوشیدم اما کفش ها تنگ بودند و پایم را می زدند قدم از قدم اگر بر می داشتم زخمی تازه نصیبم می شد سعی می کردم کمتر راه بروم زیرا که رفتن دردناک بود می نشستم و زانوهایم را بغل می گرفتم و می گفتم:چقدر همه چیز...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 22 مهرماه سال 1392 21:44
دلتنگی را چگونه هجی کنم تا درک کنی؟ چهار ستون بدنم زیر سنگینی اش تا خورده است...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 3 مهرماه سال 1392 11:01
دلتنگ نشدی که بدانی چگونه خوبترین خاطره ها بی رحم ترینشان میشوند...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 14:12
سلام دوستان من خوبم ممنون از همگی به خاطر محبتهاتون.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1392 22:10
سلام شرمندم که دیر اومدم حالم خوب نیست تو این سفر خواهرمو از دست دادم نمیتونم ادامه بدم.هر زمان تونستم بهتون سر میزنم منو ببخشید.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 29 اسفندماه سال 1391 14:46
سلام دوستان حدود دو هفته نیستم دارم میرم سفر. امیدوارم سال 92 واسه همتون سراسر خوشی و سلامتی باشه. راستی این مدت همتونو میخوندم اما نمیتونستم کامنت بذارم کد امنیتی واسه من نمیداد به خصوص واسه بلاگفایی ها اصلا نتونستم کامنت بذارم بدونید یه یادتون بودم. دوستون دارم.سال نو پیشاپیش مبارک.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 21 اسفندماه سال 1391 22:38
دنیا پر از تباهی است نه به خاطر وجود آدمهای بد بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب...!
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 18 اسفندماه سال 1391 18:55
امروز هم گذشت مانند یک نفس امروز من گذشت بی عشق هیچکس من غم نمیخورم غم میخورد مرا...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 اسفندماه سال 1391 23:04
مرا دوست داشته باش تجربه ام نکن برای آموختن ابزار خوبی نیستم...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 11 اسفندماه سال 1391 15:04
دوست داشتن اتفاقی ساده و زیباست...مثل تولد یک پروانه بیشتر از تماشای پروانه ها مبهوت حس لحظه های تولدش از پیله باش...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1391 21:19
آدمها گریه میکنند نه به این خاطر که ضعیف هستند به این خاطر که مدت زمان زیادی قوی بودند...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 18:07
پشت سرم حرف بود... حدیث شد... می ترسم آیه شود! سوره اش کنند به جعل! بعد تکفیرم کنند این جماعت نا اهل...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1391 20:33
هیچ چیز غیر ممکن نیست محالی در عالم نیست همه چیز شدنی ست جز یک چیز... زندگی بی تو!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 بهمنماه سال 1391 23:13
همه مرا با خنده های بلند میشناسند بیچاره بالشم با گریه های بی صدا...
-
خودکشی
شنبه 14 بهمنماه سال 1391 22:05
آدم گاهی به جایی میرسد که دست به خودکشی می زند نه اینکه تیغ بردارد رگش را بزند نه! قید احساسش را می زند... " چارلز بوکوفسکی "
-
بهانه
یکشنبه 8 بهمنماه سال 1391 21:19
من با هر بهانه ای این روزها میبارم با هر برگی که از شاخه فرو می افتد با هر پرنده ای که میخواند و هرقطره بارانی که میبارد...
-
درد
چهارشنبه 4 بهمنماه سال 1391 23:35
شکستن دل به شکستن دنده میماند... از بیرون همه چیز روبراه است... اما هر نفس درد است که میکشی...
-
فرهاد
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 23:29
نمیدانم چرا فرهاد هم مینالد! او که تمام زندگیش شیرین بود...
-
قضاوت
جمعه 29 دیماه سال 1391 12:24
مرا قضاوت مکن آنچه بر من گذشته حتی تصورش هم برای تو سخت است اگر چنین میکنم حتما دلیلی دارد اگر چنین هستم حتما دلیلی دارد...