باران و چتر و شال و شنل بود و ما دوتا...
جوی و دو جفت چکمه و گل بود و ما دوتا...
وقتی نگاه من به تو افتاد سرنوشت
تصدیق گفته های "هگل" بود و ما دوتا...
روز قرار اول و میز و سکوت و چای
سنگینی هوای هتل بود و ما دوتا...
افتاد روی میز ورق های سرنوشت
فنجان و فال و بی بی و دل بود و ما دوتا...
کم کم زمانه داشت به هم می رساندمان
در کوچه ساز و تمبک و کل بود و ما دوتا...
تا آفتاب زد همه جا تار شد برام
دنیا چقدر سرد و کسل بود و ما دوتا...
از خواب می پریم که این ماجرا فقط
یک آرزوی مانده به دل بود و ما دوتا...
" زنده یاد نجمه زارع "
روحشون شاد سروده هاشون زیباست
سلام و سپاس از حضور گلتون
روزتون لبریز لبخند
ممنون از شما
سلام و تشکر از اینکه قدم رنجه کردین
وقتتون به خیر
سلام
یک آرزوی مانده به دل بود و ما دوتا
خیلی قشنگ بود.
امیدوارم همه ی آرزوهایه خوبت برآورده بشه و آرزویی به دلت نمونه عزیزم
ممنونم عزیزم